ویانای منویانای من، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

دختر زیبای من

از پوشک گرفتن

سلام مامانی  دخترخوبم خوب مامانی یه مرحله دیگه رو هم داریم با هم با موفقیت میگذرونیم. چقدر که تو خوبی و چقدر همه چیزو برام آسون میکتی دورت بگردم مامانی. اصلا فکر نمیکردم انقدر از پوشک گرفتنت راخت باشه ولی خودت پیشتهاد دادی که دیگه پوشکت نکنم. هر بار هم که حیش میکنی مامان بهت یدونه شکلات میده امروز زوز چهارم بود که پوشک نبودی. دیروز هم تو شلوار پی پی کردی و ترسیدی دیر خودتو به لگن رسوتدی. مامان چقدر خوبه که داری بزرگ میشی. حس خیلی خوبیه وای اون ته دلم ب غم میشیته. عمی که با بزرگتر شدن تو بزرگتر میشه و اون...... دوستت دارم مامانی
23 خرداد 1395

به مناسبت 29 ماهگی ویانا

سلام نفس مامان امان ار مامان تنبل. از تولد تا الان کلی گذشته و کلی هم اتفافات خوب افتاده اولینش ایته که ویانا خواهر شذه. بهتره بگم خواهر دار شده. اوایل که بهت میگفتم مامان نی نی داره ناراحت میشدی ولی حالا میای سرتو میزاری رو شکمم و میگی نی نی بیا با ویاگا بازی کن. دختر مهربون من حرف زدنت این روزا بهتر شده و شعر هم میخونی ی توپ دارم قلقلیه شعرهای انگلیسی حروف الفبای انگلیسی شیرین زبون مامان شدی. الان هم خوابیذی. باید کم کم بیدار شی. امروز هم فراره بریم پارک چون دوست داری سوار چرخ و فلک بشی.
8 ارديبهشت 1395

تولد دو سالگی ویانا مباااارک

ویانای من دو ساله شد سلام مامانی هزچند امسال به خاطر اسباب کشی نتونستیم روز تولدت برات تولد بگیریم اما 3 روز بعدش برات تولد گرفتیم. عکسارو هم میزارم عزیزم.  
8 دی 1394

ویانا: کودک شیرخوار دوباره

سلاااااام مهمترین اتفاقات این چند روز این بود که ویانا خانوم دوباره شیرخوار شدی. میدونم نباید اینکارو میکردم اما خیلی اذیت بودی. خیلی بهونه گرفتی همش هم به خاطر درآوردن دندونای نیش بود. همش مینشستی ی گوشه و میگفتی شی شی شی. تو صدات هم غم داشتی و من نتونستم تحمل کنم. بهت شی دادم. علت دیگه هم این بود که باز به خاطر همون دندونا هیچی غذا نمیخوری و ینطوری خیالم راحت میشه که ضعیف نمیشی. هرچند وزن کم کردی. البته از دیروز غدا خوردنت بهتر شده. دوست دارم مامان ...
21 شهريور 1394

20 ماهگی ویانای نازم مبارک

سلام سلام ویانا گلی من امروز 20 ماهه شد. هوووورا و اما عزیز دل مامان توی بیست ماهگیش دیگه شیر نمیخوره. جیغ و دست و هورا جمله هم میگه. مثلا داشتم برت لاک میزدم یهو اون یکی دستتو آوردی گفتی اینو بژن الهی من فدای اون دستای خوشکلت بشم. به بیا هم میگی ایا. و ... 20 ماهگیت مبارک خوشکل خانومم. ...
8 شهريور 1394

از شیر گرفتن

سلام عزیز مادر ویانای نازم مامانی تصمیم گرفته دیگه کم کم شروع کنه از شیر بگیردت. گریییییییییییییه برای این کار اول باید شیر وزو قطع کنیم و بعد شبو. امیدوارم ااذیت نشیم .
22 تير 1394