ویانای منویانای من، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

دختر زیبای من

از پوشک گرفتن

سلام مامانی  دخترخوبم خوب مامانی یه مرحله دیگه رو هم داریم با هم با موفقیت میگذرونیم. چقدر که تو خوبی و چقدر همه چیزو برام آسون میکتی دورت بگردم مامانی. اصلا فکر نمیکردم انقدر از پوشک گرفتنت راخت باشه ولی خودت پیشتهاد دادی که دیگه پوشکت نکنم. هر بار هم که حیش میکنی مامان بهت یدونه شکلات میده امروز زوز چهارم بود که پوشک نبودی. دیروز هم تو شلوار پی پی کردی و ترسیدی دیر خودتو به لگن رسوتدی. مامان چقدر خوبه که داری بزرگ میشی. حس خیلی خوبیه وای اون ته دلم ب غم میشیته. عمی که با بزرگتر شدن تو بزرگتر میشه و اون...... دوستت دارم مامانی
23 خرداد 1395

به مناسبت 29 ماهگی ویانا

سلام نفس مامان امان ار مامان تنبل. از تولد تا الان کلی گذشته و کلی هم اتفافات خوب افتاده اولینش ایته که ویانا خواهر شذه. بهتره بگم خواهر دار شده. اوایل که بهت میگفتم مامان نی نی داره ناراحت میشدی ولی حالا میای سرتو میزاری رو شکمم و میگی نی نی بیا با ویاگا بازی کن. دختر مهربون من حرف زدنت این روزا بهتر شده و شعر هم میخونی ی توپ دارم قلقلیه شعرهای انگلیسی حروف الفبای انگلیسی شیرین زبون مامان شدی. الان هم خوابیذی. باید کم کم بیدار شی. امروز هم فراره بریم پارک چون دوست داری سوار چرخ و فلک بشی.
8 ارديبهشت 1395

تولد دو سالگی ویانا مباااارک

ویانای من دو ساله شد سلام مامانی هزچند امسال به خاطر اسباب کشی نتونستیم روز تولدت برات تولد بگیریم اما 3 روز بعدش برات تولد گرفتیم. عکسارو هم میزارم عزیزم.  
8 دی 1394

ویانا: کودک شیرخوار دوباره

سلاااااام مهمترین اتفاقات این چند روز این بود که ویانا خانوم دوباره شیرخوار شدی. میدونم نباید اینکارو میکردم اما خیلی اذیت بودی. خیلی بهونه گرفتی همش هم به خاطر درآوردن دندونای نیش بود. همش مینشستی ی گوشه و میگفتی شی شی شی. تو صدات هم غم داشتی و من نتونستم تحمل کنم. بهت شی دادم. علت دیگه هم این بود که باز به خاطر همون دندونا هیچی غذا نمیخوری و ینطوری خیالم راحت میشه که ضعیف نمیشی. هرچند وزن کم کردی. البته از دیروز غدا خوردنت بهتر شده. دوست دارم مامان ...
21 شهريور 1394

20 ماهگی ویانای نازم مبارک

سلام سلام ویانا گلی من امروز 20 ماهه شد. هوووورا و اما عزیز دل مامان توی بیست ماهگیش دیگه شیر نمیخوره. جیغ و دست و هورا جمله هم میگه. مثلا داشتم برت لاک میزدم یهو اون یکی دستتو آوردی گفتی اینو بژن الهی من فدای اون دستای خوشکلت بشم. به بیا هم میگی ایا. و ... 20 ماهگیت مبارک خوشکل خانومم. ...
8 شهريور 1394

از شیر گرفتن

سلام عزیز مادر ویانای نازم مامانی تصمیم گرفته دیگه کم کم شروع کنه از شیر بگیردت. گریییییییییییییه برای این کار اول باید شیر وزو قطع کنیم و بعد شبو. امیدوارم ااذیت نشیم .
22 تير 1394

واکسن 18 ماهگی

خوب بالاخره ویانا خانوم 18 ماهه شد. و واکسن 18 ماهگیشو هم زد. واای مامانی قوربون اون پاهات بشم من که نمیتونی تکونشون بدی. دراز کشیدی و پای چپتو نمیتونی تکون بدی. حالا اینطور ادم قدر سلامتی بچه شو بیشتر میدونه. از خواب که بیدا شدی همونجا دراز کشیدی بر عکس همیشه که از جات بلند میشدی. خیلی دلم سوخت. ولیکن مامانی دیگه تا مدرسه وکسن نداری خیالت راحت. امیدوارم همیشه سلامت باشی مامانی.
11 تير 1394

رژیم غذایی ویانا

سلام مامانی دیروز رفتیم دکتر. علت دکتر رفتن هم اینه ک شما غذا نمیخوری عزیزم دکتر به من دستورالعملی داد که باید طبق اون عمل کنم. باید در طول روز 5 وعده غذا بخوری با فاصله 3 ساعت. دیگه باید کمتر شیر منو بخوری ولی متاسفانه متاسفانه ویانا خانوم ناز ناز همش میخواد شیر مامانشو بخوره. قوربونش برم. دکتر داروهای تقویتی جدیدی داد. امیدوارم نتیجه بگیریم و تو نی نی کوچولوی من فرشته خوشکلم همکاری کنی. امروز هم اولین روز رژیمت بود. صبح ساعت 4 بیدار شدی نمیدونم چرا نمیتونستی بخوابی و منم بیدار شدم و بهت صبحونه دادم البته خیلی خیلی کم خوردی. تا ساعت 6 باهم بازی کردیم و برات کارتون گذاشتم و بعد از اون دیگه نمیتونستم چشمامو باز تگه دارم که ...
4 خرداد 1394